
اتین دولابوئتی در رساله «بردگی اختیاری» آزادی را حق طبیعی هر انسان میداند که ستمگران آن را از آنها سلب میکنند.
او بر این باور است که مردم باید برای بدست آوردن آزادی خود از دست ظالمان و مستبدان تلاش کنند.
او حیرانی خود را چنین وصف میکند که من در تعجبم که انسان ها چگونه حاضرند غلامی و بردگی را بر آزادی ترجیح دهند و یوغ اسارت را تحمل کنند.
لابوئتی میگوید:
اگر انسان ها کر نباشند غرش «زنده باد آزادی» را حتی از جانوران فاقد شعور نیز میشنوند؛ بسیاری از آنها اندکی پس از اسارت می میرند درست همانند ماهیای که از آب جدا مانده باشد.
اما انسانها چشمان خود را بر روی نور و حقیقت بسته اند و هیچ رغبتی به حفظ آزادی طبیعی خود نشان نمیدهند.
او شعری میسراید که قسمتی از آن چنین است:
“حتی گاو ها نیز زیر سنگینی یوغ شکایت میکنند
و پرندگان در قفس نوحه می سرایند”
پس چگونه است که مردم و ملتی همچنان سر را دربرابر ظالم خم کرده و به بردگی رضایت میدهند؟!
نظرات
ارسال دیدگاه برای این نوشته بسته می باشد.