

در تصویر ، فرش اهدایی محمدرضا، شاه مخلوع به مسجد واشنگتن و سفر حج و زیارت مشهد او و طلسمی برای بستن دهان دشمنان را میبینید.
در هر قارهای از دنیا ردی از بذل و بخشش یا صرف بودجه توسط شاه مخلوع از کیسه مردم نمایان است.
از خاورمیانه و آفریقا و آسیا گرفته تا اروپا و آمریکا.
از دادن قرض به دولت های اروپایی و صرف بودجه هنگفت برای حمله هوایی به مبارزان بلوچستان شرقی
فرش در تصویر به همان مسجدی داده شد که اعضای انجمن اسلامی مثل ابراهیم یزدی، قطب زاده، ظریف و … رفت و آمد میکردند و نهایتا خمینی را با سلام و صلوات به جای شاه به ایران بردند.
واشنگتن همان جائی است که اعلیحضرت همایونی(شاه مخلوع ) به حاکمش دخیل میبست تا بلکه جد اندر جد بر تخت سلطنت باقی بمانند، هر چند از خدا و ائمه و توسل نیز غافل نبود، احرام پوشید و به حج و مشهد رفت تا شاید طرفداران خمینی را آرام کند.
چپ و راست هم که از اسب میافتاد، ادعا میکرد که حضرت عباس به فریادش رسیده است،
تیر میخورد، امام زمان نجاتش میداد،
زنش میزایید خواب امام رضا را میدید و اسم تخم و ترکه هایش را به امام رضا پیوند میزد و تعویذهای حفاظتی و دهانبندی دشمنان از آخوندها میگرفت اما هیچ یک به کارش نیامد و آخر در غربت در بستر غم و بیماری اعصاب از دنیا رفت.
اما اپوزیسیون فارس که مدتی است به دنبال رضا پهلوی فرزند شاه مخلوع هستند همه روزه از پهلوی میگویند و اوضاع مملکت تک حزبی و تحت حاکمیت استبداد را در آن زمان، گل و بلبل تعریف میکنند.
گویا مردم فارس قصد بیداری ندارند و از چاه جمکران خمینی دوباره میخواهند به چاله لجن پهلوی بیفتند.
گویا این مردم از آزادی فقط به دنبال آزادی پوشش مانند زمان پهلوی هستند و از هر گونه آگاهی سیاسی برای ساختن آیندهای روشن هنوز خالیاند.
بعد از چهل سال فهمیدند که بر شیخ نباید اعتماد میکردند و دوباره یاد شاه افتاده و در تکاپوی زنده کردن سلطنت سیاه #پهلوی افتاده اند سلطنتی که خود به آن لگد زده بودند.
ملتهای تحت استعمار راهی جز مبارزه برای آزادی و احیای دولت های ملی خود و بدست گرفتن سرنوشت شان ندارند، اعتماد بر فارس و گجر بزرگترین اشتباهی است که ملت های دربند میتوانند بکنند.
نظرات
ارسال دیدگاه برای این نوشته بسته می باشد.