
جایگاه علما در بلوچستان بر کسی پوشیده نیست و انتظارات از آنها نیز واضح است، اما در طول تاریخ علما به سه دسته تقسیم شدهاند،
دسته اول کسانی که در مقابل ظلم و طاغوت حتی به قیمت جان خود ایستادهاند
دسته دوم کسانی که با سلاطین و حکام ظالم همکار بوده و حتی از دین برای حفظ منافع فردی خود سواستفاده کرده اند
و دسته سوم کسانی که برای حفظ جان و موقعیت خویش و نداشتن توانایی مقابله با طاغوت، سکوت را ترجیح داده اند.
در موضوع قتل دولتی #مولوی_موسی_رحیمی فقط دو تن از علمای بلوچستان موضع گیری کرده و خواستار پیگیری قتل ایشان شدند و متاسفانه از هیچ جای دیگر آوازی برنخاست.
حالانکه عواقب قتل ناحق در احادیث نبوی بسیار سنگین بیان شده است.
تجربه ثابت کرده که سکوت در مقابل ترور و قتل یک عالم دین، به استعمارگران جرأت بیشتری برای حذف علمای دیگر داده است و با این وجود باز هم در مسئله شهادت مولوی موسی سکوتی دردناک فضای بلوچستان را دربر گرفته بود.
البته نباید از این غافل بود که بیداری عموم مردم و افزایش انتظارات از آنها سبب خواهد شد که نخبگان و افراد پرنفوذ جامعه نسبت به موضوعات اجتماعی واکنش نشان دهند و اگر این بیداری در جامعه اتفاق نیفتد سکوت ادامه خواهد داشت.
آنچه محرز است اینکه سکوت نه تنها درمان دردهای ما نیست بلکه سکوت و عدم واکنش در برابر ظلم، سبب افزایش ظلم خواهد شد؛ آن روزی که بر همه منابر و در همه مساجد بلوچستان از مبارزه علیه ظلم سخن گفته شود و علما در کنار مبارزان باشند و مبارزات ملی سازمان یافته شکل بگیرد و همه آحاد جامعه برای شکست استعمار ایستاده و بیقرار برای رسیدن به آزادی باشند، آن روز پرده استعمار برای همیشه کنار زده و آفتاب آزادی را نظارهگر خواهیم شد.
نظرات
ارسال دیدگاه برای این نوشته بسته می باشد.