
در سرزمینی که در طول تاریخ مسکن بلوچ بوده بعد از سال ۱۳۰۷ شمسی و شروع استعمار، بلوچ تبدیل به شهروند درجه دو شد.
البته اگر وضعیت ملل در تمامی سرزمین های تحت استعمار بررسی شود ساکنان اصلی همیشه شهروندان درجه دو محسوب شدهاند و این موضوع مختص بلوچ نبوده و نیست.
مردم هند که وارث و مالکان اصلی هندوستان بودند چند قرن تحت سلطه بریتانیا قرار داشتند و در آن زمان غلامان و کنیزان انگریزها بودند و عملا اختیاری در سرزمین خود نداشتند.
یک قاعده کلی درباره ملل دربند وجود دارد؛ ملت تحت استعمار هیچ عزت و شرفی ندارد و بردگان و بندگانی هستند که باید منافع استعمارگران را تأمین کنند و این مسئله کاملا درباره بلوچ و بلوچستان نیز صدق میکند.
اینکه غیربومیان در بلوچستان علنا اعلام میکنند که خانه به بلوچ اجاره نمیدهند مسئله سادهای نیست؛ این اعلام، حیثیت و عزت بلوچ بعنوان مالک اصلی بلوچستان را زیر سوال میبرد.
باید گفت که هرگاه ملتی درباره عزت و شرافت خود نیندیشید به حضیض ذلت گرفتار خواهد شد و متاسفانه این دردی است که ما گرفتار آن شدهایم.
در علت و چرایی این مسئله خاصا چند قشر مقصران واقعی هستند؛ علما، سرداران، ریشسفیدان و نخبگان چرا که اگر این چند جماعت بعنوان اقشار پرنفوذ جامعه بلوچستان مسئله استعمار را درک کرده و کمی بهتر عمل می کردند وضعیت ما امروز اینگونه نبود؛ اما هنوز هم دیر نیست، هنوز هم جای کار هست و میتوان جلوی ضرر بیشتر را گرفت بشرطی که بخواهیم و با سیاست به پیش برویم.
استعمارگران روز به روز در بلوچستان جریتر شده و این به روحیات ملت بلوچ ضربات شدیدتری وارد خواهد کرد و لزوم مقابله بیش از پیش احساس میشود.
گام اول در مقابله با سیاست های استعماری قبول این واقعیت است که ملت بلوچ تحت استعمار است و استعمار ریشه تمام مشکلات موجود در بلوچستان است؛ بعد از قبول و فهم این موضوع گام های بعدی خود به خود برداشته خواهد شد.
در شرایط فعلی ورود همه اقشار به مبارزات ملی بلوچستان امری لازمی است تا بتوانیم دربرابر این دشمن بهترین عملکرد را داشته و منافع ملی بلوچ را حفظ کنیم.
نظرات
ارسال دیدگاه برای این نوشته بسته می باشد.