
جنبش بلوچستان با اینکه با شدیدترین سرکوبها، کشتارها و حتی نسل کشی ها مواجه بوده است ؛ اما توانسته بر بستر همه جنایات بی وقفه رژیم و تجاوزاتش در بلوچستان ، بعد از افشای تجاوز به دختر نوجوان و خردسال ماهو بلوچ وارد فاز نوینی شود. از اینجا بود که «جنبش ماهو بلوچ» شکل گرفت که عمق نفرت مردم را از رژیم در بلوچستان نشان داده و علنی ساخت.
جنبش ماهو بلوچ از چهبار با فراخوان حزب بلوچستان راجی تپاکی شکل گرفت و به دزاپ (زاهدان) ، واش (خاش) ، راسک ، سرباز ، سراوان و سراسر بلوچستان رسید. این جنبش از ابتدا در کنار اینکه خواهان دستگیری ، محاکمه و مجازات عامل آن سرهنگ پاسدار ابراهیم کوچکزائی بود اما با شعارهای علیه اصل رژیم و براندازی پیش رفت.
اما عملکرد رژیم در مقابل مبارزات مدنی ملت بلوچ مثل همیشه فقط کشتار و سرکوب بود به گونه ای که در روز جمعه 8 مهر و جمعه خونین خاش در 15 مهرماه 1400 به کشته شدن 128 نفر و زخمی شدن ۵۰۰ نفر و دستگیری صدها تن منجر شد. بسیاری از زخمیان در روزهای بعدی به شمار جانباختگان پیوستند و بیش از صد تن برای همیشه معلول گردیده و از کار و فعالیت بازماندند. تا
هم اکنون جنبش ماهو بلوچ با زخمیان شهید شده 154 تن در بلوچستان جانباخته و هزاران اسیر داشته است اما رژیم با همه این جنایت ها ، نتوانسته جنبش ماهو بلوچ را از پای درآورد، بلکه خواسته های این جنبش را وسیعتر و فراگیرتر نمود که دستگیری عاملان و آمران این جنایات و عزل همه اعضای شورای تامین استان و فرماندهان نظامی رژیم در بلوچستان ، پرداخت خونبها به همه شهدا و تامین هزینه های درمان همه زخمیان و تامین خانواده های آنها ، تامین خسارت به همه آسیب دیدگان ، آزادی همه اسرا بدون قید و شرط و … نیز شامل آن گردید ، اما رژیم جنایتکار و استعمارگر همه آنها را نفی و نادیده گرفت و بر این بستر این جنبش با شعارهای محکم ابتدایی خود برای نفی کامل رژیم و ساختار موجود پیش رفت.
جنبش ماهو بلوچ هر چند پیش از قیام کنونی سراسری شکل گرفت ، اما همزمان با جنبش سراسری زن - زندگی - آزادی و شهادت ژینا امینی و دیگر شهدای گرانقدر این جنبش در ایران شعله ور گردید و زود توانست جنبش ماهو بلوچ با شهدای بیشمارش با جنبش سراسری زن - زندگی - آزادی گره خورده و مورد حمایت سراسری قرار گیرد.
جنبش ماهو بلوچ، با اینکه با تهدیدات مکرر سران نظام و پاسدارانش مواجه بود و هر ساعت علیه آن تدبیری نابخردانه تر اندیشیدند، اما توانست تا عمق جامعه بلوچستان پیش رفته و همه اقشار مردم بلوچ را علیه رژیم متحد نماید و بسیاری از سران و علما که پیش از آن همدست عوامل رژیم بودند ، به این پیوند نامبارک پایان دادند و در صف مردم قرار گرفته و یکصدا خواستار مجازات جنایتکاران ، متجاوزان و احقاق حقوق ملت خویش گردیدند.
هم اکنون جنبش در سراسر ایران بدلایلی تا حدی فروکش کرده است ، اما بلوچستان و اعتراضات آن همه روزه ادامه داشته و تسلیم رعب و ارعاب رژیم نگردیده، بلکه شعارهایش رادیکالتر و پیشروتر شده است.
جنبشی که در آن جوانان، علما ، زنان ، دانشگاهیان ، زحمتکشان ، فرهنگیان ، بزرگان ، هنرمندان ، دهقانان ، سوختبران ، ماهیکیران و دیگر اقشار مردم بلوچ را متحد ساخته است و تفاوتهای فکری را همه به کناری نهاده اند ، حقیقتا قابل تحسین و ستایش است. در این رابطه نیروهای شرکت کننده در این جنبش روز بروز نزدیکتر و متحد تر گردیده و در جبهه واحد اعلام ناشده ای گردآمده اند . اما نیروهایی که از بستر مبارزه دور هستند ، هرچند حمایتهای ضمنی نسبتا خوبی از آن نموده اند ، متاسفانه به ضرورت این اتحاد و نزدیکی بنابر انجماد فکری یا خود بینی مضاعف نرسیده اند.
از دیدگاه من جنبش کنونی بلوچستان احتیاج به همبستگی بیشتر و همراه با آن نیاز به حمایتهای مادی و معنوی از کل ایران و جهان را دارد . جنبش ماهو بلوچ امروز علمبردار جنبش زن - زندگی - ازادی در کل ایران است . و همان خواسته ها و همان پلاتفرمی که در «منشور فراگیر حقوقی دانشگاهیان برای انقلاب ژن - ژیان - ئازادی» آمده مورد تائید همه جانبه ما بعنوان سند پایه ای این جنبش میباشد.
من دیده ام که حزب بلوچستان ءِ راجی تپاکی ، بعنوان عضوی فعال از جنبش ملی بلوچستان ، همه احزاب و شخصیتهای بلوچستان را برای تشکیل جبهه ای فراگیر برای پیشبرد جنبش ملی بلوچستان و حتی برای فردای سرنگونی نظام جمهوری سلامی ایران فرا خوانده و با همه نیروهای ملی و مترقی سایر ملل و زحمتکشان و نیروهای روشنفکر ایران نیز حاضر به تشکیل جبهه ای فراگیر برای رسیدن به پیروزی و تامین دمکراسی اجتماعی همه جانبه در جامعه است از این رو به این فعالیت به دیده نیکی نظر دارم.
به امید همبستگی وسیعتر ملت بلوچ و دیگر ملل ایران !
کریم بلوچ
نظرات
ارسال دیدگاه برای این نوشته بسته می باشد.