

دریا صفایی استقلال طلبی که حق خواهان را مذمت میکند
برگرفته از نوشته: عمار گلی
دریا صفایی نماینده پارلمان بلژیک و از حزبی است که برای جدایی منطقه فلاندرز از بلژیک فعالیت میکند اما در خصوص ایران حتی حاضر به پذیرش چیزی به نام ملیت نیست.
این سیاست را یک بام و دو هوا میگویند. چطور ممکن است یک زن فارس در پارلمان بلژیک بر جدایی منطقه فلاندرز و کسب استقلال مالی و اقتصادی هم فعالیت میکند، و بر حقوق منطقه فلاندرز به عنوان یک گروه قومی و منطقه ای کار میکنید در مورد ایران اما به حقوق بقیه ملتها اصلا باور نداشته باشد!
ورود خانم دریا صفایی به پارلمان اروپا بحثهای زیادی را دامن زد
شماری با توجه به سابقه حقوق بشریشان، ایشان را فردی شایسته و در حال پیشرفت مینامند و شماری نیز با اشاره به حزبNFA وی را عضو جبهه راست افراطی معرفی میکنند
با این حال تا این لحظه هیچ یک از رسانه های فارسی به مخاطبان خود نگفته اند که حزب خانم صفایی چه حزبی است و مواضع اصولی آن چیست و به گفتن این جمله بسنده کرده اند: حزب راستگرای «اِنفِآ» (حتی اسم حزب را نیز به انگلیسی نیاورده اند)
حزب “اتحاد جدید فلامیشNFA” حزبی “جدایی طلب” است که برای استقلال منطقه فلاندر از بلژیک تلاش میکند، این حزب تا سال 2001 بخشی از حزب “اتحاد مردم” بوده و به شاخه ملیگراهای ناسیونالیست معروف بوده است. در نهایت در همان سال از حزب مادر با باورهای “سوسیال لیبرالی” جدا میشود
این حزب جدایی طلب در کنار هدف غایی استقلال،در تلاش برای کسب استقلال مالی از دولت مرکزی و تعیین بودجه توسط پارلمان منطقه فلاندرز است.
این حزب با 31نماینده بزرگترین فراکسیون پارلمان بلژیک و با 43نماینده در پارلمان فلاندرز نیز حزب حاکم این منطقه است
اگرچه حزب اتحاد جدید فلامیش با فاصله بیشترین نماینده را در پارلمان دارد،اما احزاب منطقه فرانسوی زبان والونی (MR-جنبش اصلاحات) به دلیل مواضع استقلال طلبانه NFAحاضر به ائتلاف با این حزب برای تشکیل دولت نشده و در ائتلاف با دو حزب CD&V و Open VLD از منطقه فلاندرز دولت را تشکیل داده
علاوه براین، NFA یکی از اعضای حزب اروپایی اتحاد اروپای آزاد (EFA) است که از اتحاد 38حزب جدایی طلب در اروپا ازجمله حزب ملی اسکاتلند، چپ جمهوریخواه کاتالونیا،حزب خلق کُرسی(فرانسه) تشکیل شده و با احتساب خانم دریا صفایی این حزب 11نماینده در پارلمان اروپا دارد
حزب اروپایی اتحاد اروپای آزاد (EFA) که در سال 1981 در بروکسل تاسیس شده است در تلاش برای به رسمیت شناخته شدن حق ملت های بی دولت اروپا برای کسب استقلال و خودمختاری است.در اصول اعلام شده این حزب اروپایی در دو اعلامیه بروکسل و بیلبائو علاوه بر اصولی چون محیط زیست،حقوق بشر و دفاع از تنوع زبانی و فرهنگی مردم اروپا، مبارزه با نژادپرستی، یهودهراسی،تبعیض،بیگانه هراسی و از جمله اسلام هراسی بخشی از اصول اساسی این حزب را تشکیل میدهند که ظاهرا خانم صفایی اطلاعی از آن ندارد!
همچنین این حزب با مبارزه بسیاری از ملت های بی دولت نیز اعلام همبستگی کرده است
برخی از مواضع هویتی و ناسیونالیستی خانم صفایی
خانم صفایی در راستای مواضع رسمی حزب خود در گفتگویی با روزنامه استاندارد میگویند که رستگاری را در یک جامعه چند فرهنگی نمی بینند و میگوید “چنین جامعه ای ما را به ناکجا آباد خواهد برد.”
همزمان تاکید می کنند که “هویت فلامنی میتواند پاسخ بسیاری از چالش ها و مشکلات ما را بدهد.” همچنین تصریح میکند که باید بر فرهنگ،زبان، ارزشها و استانداردها مردم فلامن تاکید شده و به تازه واردان منتقل کنند!
مواضع ایشان به فارسی و حمله به جدایی طلبان در ایران
روی دیگر مواضع خانم صفایی که ظاهرا برای مخاطبان بلژیکی اش ناشناخته است، مواضع پان ایرانیستی ایشان و حمله به جدایی طلبان در سرزمین اجدادی اش است؛مواضعی که تاکنون رسانه های فارسی تمایلی به انعکاس آنها نداشته اند!
مثال: خانم صفایی جدایی طلب بلژیکی و پان ایرانیست در 22فوریه 2014 در واکنش به اظهارات یک مهمان برنامه افق در ارتباط با مسئله زبان مادری و ستم ملی در آذربایجان مطلبی را تحت عنوان “تنها هشت دقیقه کافی بود” در یک گروه فیسبوکی به نام “ایران زمین یکپارچه و نیرومند” منتشر کرده و در آن به جدایی طلبان/هویت طلبان تُرک می تازد و به دفاع از آقای افشین جعفر زاده تئوریسین “نجیب ترین ناسیونالیسم گیتی یعنی ایرانی گری” می پردازد!
ایشان در کامنتی می نویسند “ما ايرانيان چندين هزار سال است كه يك ملتيم. با هم بزرگترين تمدن ها را ساخته ايم و از نيرومندترين كشورهاى جهان بوده ايم.” و در ادامه با خود را به گونه ای مدافع “زبان مادری” می نامد و با گفتن این نکته که زبان مادری اش “لکی” و پدری اش “سنگسری” است نتیجه ای اینچنین می گیرند ” البته كه زبان فارسى متعلق به همه ايرانيان است و همه ايرانيان فارسى زبان هستند”.
و به هیچ وجه جملات ایشان متناقض نیست!
خانم دریا صفایی پدیده نو ظهوری نیست و به سیاق دیگر پان ایرانیستهای مقیم خارج از تناقض های آشکاری رنج میبرند و در تلاش برای اثبات اصالت و برتری نژادی خود (در این مورد ایشان انکار میکنند) با گروه های راست افراطی و نژاد پرست هم کاسه میشوند، مسئله عجیبتر در مورد خانم صفایی این است که ایشان نماینده یک حزب جدایی طلب است و همزمان با هویت ایرانی خود به احزاب و گروه های جدایی طلب موجود در ایران می تازند و آنها را مذمت میکنند!
جالبتر اینکه حزب NFA یکی از احزابی است که رسما از رفراندوم استقلال اقلیم کُردستان دفاع کرد و درست زمانیکه کشورها و مقامات اروپایی از پذیرفتن بارزانی در اروپا امتناع میکردند، “گیرد بورژوا” نخست وزیر منطقه فلاندر با آغوشی باز پذیرای وی بود.
یافتن این حجم از تناقضات در مواضع ایرانی و بلژیکی خانم صفایی تنها با اندکی جستجو در اینترنت میسر است و قطعا کل موارد را شامل نمی شود. مسئله ای که در این میان آزار دهنده است معرفی خانم صفایی توسط رسانه های فارسی خارج از کشور به مخاطبان بدون کوچکترین اشاره ای به مواضع پان ایرانیستی ایشان،خاستگاه سیاسی حزب جدایی طلبNFA و اهداف آن و صرفا و تنها با تمرکز بر سابقه فعالیت های سیاسی ایشان علیه جمهوری اسلامی و ضدیت ایشان با اسلام و حملات لفظی به اسلامگرایان (که خود نمودی ناسیونالیستی/راسیستی در ایران دارد)، موضوعی که بسیار تامل برانگیز است!
نظرات
ارسال دیدگاه برای این نوشته بسته می باشد.