
سرزمین بلوچستان همیشه حکومت مستقل خود را داشته و زیر نظر پادشاه بلوچستان و یا به شکل فدرال توسط یک حاکم برجسته و حکمرانان منطقه ای اداره میشده است.
#بلوچستان نیز همانند بسیاری دیگر از از کشورها چون هندوستان، افغانستان، ایران، و…بعضا بنابر ضعف حکومت مرکزی و قوت قدرت مهاجم مورد تاخت و تاز کشورهای همسایه قرار میگرفته است.
در دوره صفوی ها نیز برای اشغال بلوچستان لشکری فرستاده شد، که تا حوالی بمپور را تصرف کرد اما وقتی قصد داشت به پیش بتازد با سپاه امیر عبدالله خان (قهارخان بلوچستان) مواجه شده و فرمانده سپاه صفویه “طهماسب بیگ” سر خود را از دست داده و ارتشش شکست خورد و بلوچها پیروز میدان در آمدند.
اما مناطقی چون رودبار زمین و اطراف بمپور که مدتی تحت تصرف صفویه بود بلوچها جنایت های بسیاری از این مهاجمان اجنبی دیدندتا موفق شدند آنها را دوباره اخراج کنند.
در کتب درسی و تاریخی جمهوری اسلامی، همیشه از صفویان تعریف و تمجید می شود اما واقعیت این است که این حکومت یکی از جنایتکارترین و ستمگرترین حکومتها در طول تاریخ بشر بوده است.
در ذیل از یکی از کارنامه های ننگین سلسله #صفویان پرده برمیداریم تا دروغ های خمینی و علی خامنهای که بخاطر مذهب گرایی از صفویه دفاع میکنند بر همگان آشکار شود.
چگین یا چیگینی ها که بودند؟
چگین ها به گروهی از جلادان زنده خوار در دربار پادشاهان صفوی میگفتند که به اشاره ی سلطان همچون جانوران درنده به قربانی حمله کرده و زنده زنده او را می خوردند.
این افراد همچون جانوران درنده با دندان بدن قربانی را تکه تکه کرده و می خوردند و از کاسه ی سرش برای نوشیدن شراب استفاده می کرده اند . اما آن گونه که از نوشته های شاردن و برخی تاریخ نگاران دیگر بر می آید گروه ۴۰ نفری چگین ها شخص را زنده می خورده اند و آنچنان هم این کار را می کرده اند که چیز زیادی از بدن قربانی باقی نمی ماند.
شاه عباس در دربار خود مومنینی را تربیت کرده بود که آدم زنده را درسته میخوردند. علی اکبر سعیدی سیرجانی از معدود نویسندگانی بود که در زمینه ی آدمخواری به دلایل مذهبی، توسط سلسله های حاکم بر ایران در طول تاریخ تحقیقاتی کرد و به نتایج هولناکی رسید.
او شرح داده است که چگونه حکومت های مذهبی و بسیار پایبند به اصول دینی و مومن و معتقد با نام دین مخالفین خود را به فجیع ترین شکل ممکن میکشتند و در این راه مسلمانترین و معتقدترین و پابندترین و مومن ترین افراد، نقش جلاد و آدمکش و آدمخوار را برای این حکومت ها ایفا میکرده اند.
سیرجانی در کتاب وقایع التفاقیه چنین مینویسد: شاه عباس صفوی در دربار خود جلادانی به نام چگین(کسانی که گوشت خام میخورند) داشت . کار آنها این بود که محکومان را به امر شاه زنده زنده میخوردند. یعنی چگین ها بر سر محکوم ریخته و با دندان تکه ای از بدن او را زنده زنده کنده ومیخوردند.
به روایت مولف روضه الصفویه، مورخ رسمی دربار صفوی ، آن فرقه آلت سیاست و غضب حکومت بودند که گناهکاران واجب التغدیر را از یکدیگر ربوده و بینی و گوش ایشان را به دندان قطع نموده و بلع می فرمودند و همچنین بقیهء اعضای بدن ایشان را به دندان می کندندو می خوردند. (زندگانی شاه عباس اول تالیف نصرالله فلسفی).
شاه اسماعیل اول پس از آنکه بر شیبک خان ازبک غلبه کرد و او را کشت (جنازه اش را به میان مومنین صوفی انداخت) و به صوفیان گفت هر که سر مرا دوست دارد از گوشت این دشمن بخورد (تازه این صوفیان جزو علمای دینی دربار بودند ونه آن آدمخوران رسمی). خواجه محمود ساغرچی که در آن معرکه حاضر بوده گفته است که پس از فرمان شاه ازدحام صوفیان برای خوردن جسد شیبک خان به جایی رسید که جمعی تیغ کشیدند و برای خوردن آن جسد به جان یکدیگر افتادند و آن مردهء به خاک و خون آغشته را مانند لاشه خواران از دست یکدیگر می ربودند و می خوردند. پدر شاه عباس کبیر هم جمعی از ریش سفیدان و صوفیان طوایف را در مجلسی جمع نموده بعد از ذکر و ذاکری که در میانهء صوفیان معمول است، به ایشان خطاب کرد : هر کس خلاف اراده و سخن مرشد عمل نماید تنبیه او چیست؟ آن جماعت مومن گفتند که : گوشت بدن او او را خام خام خواهیم خورد.. و بر این نیت الله الله کشیدند
(نقل از خلاصه التواریخ) .
لازم است که نگاشته شود در نهایت سلسله صفویه، با لشکر ۲۰ هزار نفری حکومت امیر عبدالله خان میروادی که همپیمان با محمود افغان شد، به اصفهان حمله کرده و برای همیشه سلسله صفویه را از روزگار تاریخ محو کردند.
همپیمانی بلوچها و افغانها بود که نه تنها سلسله صفویه را پایان رساند بلکه دوره جدیدی آغاز شد.
قدرت حکومت بلوچستان در دوره امیر عبدالله خان تا آن سوی کرمان و بندرعباس از غرب میرسید. در شرق تا سند یکپارچه بلوچستان زیر قبضه امیرعبدالله خان بود.
نظرات
ارسال دیدگاه برای این نوشته بسته می باشد.