
به ده ها دختر بلوچ توسط نیروهای سپاهی تجاوز شد!
خانه صدها نفر در بلوچستان از مادرانی که با دستفروشی ساخته بودند خراب شدند.
بارها و بارها صمصامهای سپاهی به بلوچ بدترین توهین را کردند، و لگد به پشتش زدند.
در خود بلوچستان صدها بار نوشتند: به بلوچ خانه اجاره نمیدهیم!
طرح آوردن میلیونها نفر جمعیت به سواحل بلوچستان را رسما اعلام کردند
برای اینکه پول فروش سوخت مال خودشان شود، ده ها جوان ما را در شمسر به گلوله بستند
مساجد ما را تخریب و علمای حقگو را ترور و بازداشت کردند.
در مقابل دوربین با ده هزار تومن به ریش ما خندیدند!
هیچ کس حق ندارد کوچکترین گله ای بکند حتی از گرانی سرسام آور و بیکاری و بیماری، باید سکوت کند یا بمیرد!
آن وقت هنوز عده ای بخاطر چند میلیون تومان بردگی این حکومت استعماری را میکنند!
آن وقت هنوز نشسته و سکوت کردیم و به ندای مبارزان علیه ظلم و ستم پاسخ نمیدهیم!
هنوز فکرمیکنیم، منظور من نیستم، بگذار کسی دیگر بلند شود، من نیازی نیست کاری بکنم.
همین الان که تو داری این متن را میخوانی هم میگویی، من مشغولیت دارم من زندگی دارم، من فلان کار را بکنم، بذار کسی دیگر بلند شود!
انقلاب های بیداری و پیروزی ها وقتی شکل گرفتند که همه گفتند من هم باید کاری بکنم! من هم باید کاری بکنم! من هم باید کاری بکنم! این زندگی نیست، از این زندگی مرگ بهتر است.
نظرات
ارسال دیدگاه برای این نوشته بسته می باشد.