
سال 800 قبل از میلاد ملکه سمیرامیس آشوری با 100 هزار نیرو جنگاور به بلوچستان که در آن دوره اسمش ماکا یعنی مکران بود حمله کرد ولی شکست خورد و با تنها 20 نفر از نیروهایش از مهلکه فرار کرد.
سال 559 پیش از میلاد کورش هخامنشی برای اشغال بلوچستان حمله کرد اما شکست خورد
و با 7 نفر از نیروهایش فرار کرد.
دو پادشاه بعد از کورش به بلوچستان مجددا حمله کردند در نهایت در دوره داریوش بعد از جنگ های طولانی مکرانی ها شکست خوردند و این منطقه به تصرف هخامنشیان درآمد.
با شکست هخامنشیان از سلوکیان یونانی ، بلوچستان استقلال خود را بازیافت.
سلوکیان به فرماندهی اسکندر در بازگشت از هند به بلوچستان که یونانیان آن را گدروزیا می خواندند حمله کردند که در مقابل ارتش 500 هزار نفری یونانیان ، بلوچها از جنگ چریکی استفاده کرده و اسکندر را شکست دادند و اسکندر دو سوم از ارتش بعلاوه همه غنایم جنگ هندوستان را از دست داد و به سختی از بلوچستان خارج شد.
پس از آن بنابه نوشته فردوسی در شاهنامه، کیخسرو فرزند سیاوش از شاه مکران برای جنگ با افراسیاب کمک خواست که شاه مکران نپذیرفت و کیخسرو آهنگ جنگ با شاه مکران کرد، بعد از نبرد طولانی شاه مکران شکست خورد و فرمانده سپاه ایرانیان به نام اشکش چند ماه به غارت بلوچستان پرداخت و قبایل بلوچ را مطیع کرد و بعد از یک سال شاه دست نشانده ای از میانشان انتخاب کرده و با کیخسرو بلوچستان را ترک کرد.
سپس با شکل گیری ساسانیان توسط اردشیر بابکان، شاهان بلوچ از توران و خضدار و کیچ نزد او رفته و شاهنشاهی او را بدون جنگ به این شرط که در مقامشان ابقا شوند پذیرفتند اما بعدا انوشیروان که نزد بلوچها به ظالم معروف است در منطقه جبال بارز کرمان و جیرفت به موطن بلوچها حمله کرده و به گفته فردوسی دست به نسل کشی زد. پس از آن پادشاهی بلوچها تضعیف شده و رفته رفته به حکومت های منطقه ای تبدیل شد.
با روی کار آمدن عربهای مسلمان و از بین رفتن حکومت ساسانیان، حکومت بلوچستان به دست خلفای راشده، اموی و عباسی و شخصیت های مسلمان عرب بود.
پس از آن مغول ها به بلوچستان یورش بردند و از اینجا حکمرانی بلوچها بار دیگر بعد از وقفه طولانی وضعف داخلی رفته رفته آغاز شد.
سلسله ملوک مکران قرن ششم هجری قمری در بمپور بلوچستان آغاز شد و سپس به کل مکران گسترش یافت. ملوک معروف این دوره ملک تاج الدین، ملک نصیر الدین، ملک دینار، ملک جلال الدین، ملک شمس الدین، ملک شاه مظفر، ملک مرزا و ….بودند.
سپس در قرن 15 میلادی سلسله حاکمان رند و لاشار نوادگان میر جلال خان شکل گرفت و میر چاکر فرزند میر شیهک با فتح خضدار، کلات، کچکی، دره بولان سبی گستره حکمرانی بلوچها در بلوچستان شرقی را تا سند رساند.
پس از آن سلسله خانات کلات در قرن شانزدهم در شرق بلوچستان شکل گرفت و رفته رفته به کل بلوچستان گسترش یافت و حاکمانی چون امیر سمندرخان، امیر عبدالله خان قهار، امیر نصیرخان نوری با گرفتن اصفهان و برانداختن حکومت صفویه و سپس گرفتن هندوستان به همراه احمد شاه ابدالی افغانستان دایره نفوذ بلوچها را در سطح منطقه گسترش دادند.
پس از آن بلوچها در قرن 18 بر سند یورش برده و با فتح سند توسط امیر فتح علی خان اول شهدادانی سلسله تالپور را شکل دادند که تا دو قرن و نیم و شکل گیری پاکستان امتداد یافت.
پس از 700 سال حکمرانی بلامنازع بلوچها در نهایت در بازی بزرگ قرن 18 بین انگلیس و روسیه بلوچستان تسط انگلیس اشغال و برای ایجاد مرز حائل با وارد کردن قاجاریه به بلوچستان این سرزمین به دو نیم تقسیم شده و استقلال خود را از دست داد.
در بلوچستان غربی با ضعف حکومت قاجار درپایان کار، میردوستمحمدخان باران زهی بلوچستان را متحد کرد و حکومت مستقلی شکل داد که دوام چندانی نیاورد و با شکل گیری حکومت پهلوی و دستور حمله رضاخان به بلوچستان به فرماندهی جهانبانی بلوچستان تا کنون سال 2020 تحت استعمار حکومت فارس یعنی ایران کنونی قرار گرفت.
تهیه: کمیته پژوهش سهاب
نظرات
ارسال دیدگاه برای این نوشته بسته می باشد.