
به نظر میرسد که ویژگی مشترک انواع مختلف نژادپرستی از این قرار باشد:
۱- در نژادپرستی برای یک نژاد یا قوم، صفت یا صفاتی «ضروری و انحصاری» تصویر میشود؛
۲- این ویژگیهای «ضروری و انحصاری» نیز طوری تصویر میشود که به «برتری ذاتی» یک نژاد بر نژاد دیگر (برتری زیستشناختی) و «فرودستی» یک نژاد در مقابل نژادهای دیگر (فرودستی زیستشناختی) میانجامد؛
۳- و از همه مهمتر آنکه این «برتری» یا «فرودستی ذاتی» نژادی، در نهایت به داوری منفی اخلاقی و تبعیض نژادی میانجامد.
مثلا تصویر کردن عرب به عنوان «سوسمارخور» یا «صحراگرد»،بلوچ به عنوان قاچاقی و عقب مانده ، کورد به عنوان فرزندان اجنه و لور بعنوان انسان بیعقل و سپس این تصویر را مبنای قضاوت اخلاقی منفی در باب عرب و بلوچ و کورد لور به طور کل قرار دادن، و سرآخر نغمه «از این سرزمین بروید!» سر دادن، نمونه آشکاری از نژادپرستی در ایران است.
نژادپرستی چه اشکالی دارد؟
دو اشکال عمده نژادپرستی، از میان اشکالات بسیاری که به آن وارد است، به طور خلاصه از این قرار است:
۱- اصولا نژاد، به معنای زیستشناختی کلمه، وجود ندارد.
۲- برتری نژادی، به معنای زیستشناختی کلمه، وجود ندارد.
پس اگر نژاد و برتری نژادی وجود حقیقی ندارد چگونه و چرا یک قوم به توهم برتری گرفتار میشود و دیگران را از خود پست تر میداند؟
دلیل این فرهنگ اشتباه آن جامعه و قلم بدستان و هنرمندان فرومایه که از طرف قدرت سیاسی موجود حمایت میشوند و تخم نژادپرستی را در اذهان عمومی مردم میکارند میباشد و متاسفانه جامعه فارس ایرانی گرفتار این بیماری روانی و این توهم میباشد و این بیماری حتی در اپوزیسیونی که ادعای روشنفکری و جنگ علیه ظلم و جنایت جمهوری اسلامی را دارند به وضوح قابل مشاهده است به گونهای که حتی از قبول این نکته که ایران کشوری کثیرالمله است و هریک از ملتها حق تعیین سرنوشت و حق حاکمیت ملی انکار میکنند و بسیاری از آنها از هم اکنون تهدید به کشتار و قتل در صورت عدم قبول زعامت قوم فارس بعد از سقوط حکومت آخوندی کرده اند.
نظرات
ارسال دیدگاه برای این نوشته بسته می باشد.