همکاری بلوچها با میرزا کوچک خان جنگلی و جنبش جنگل!

همکاری بلوچها با میرزا کوچک خان جنگلی و جنبش جنگل!
جولای 6, 2022
99 بازدید

هنگام قیام میرزا کوچک‌خان، حکومت احمد شاه قاجار، به فرماندهی ارتش توسط رضاخان میرپنج تلاش کردند که مجموعه ای از بلوچهای سرخس خراسان را برای جنگ با میرزا کوچک خان بفرستند.

در آن زمان (که همچنان وجود دارد) بلوچهای بسیاری در خراسان زندگی میکردند و این افراد چون جنگاور و دلاور بودند، مورد توجه حکومت قاجار قرار گرفتند تا از آنها برای جنگیدن علیه قیام گیلک ها استفاده کنند.

در‌این زمان گروهی از بلوچها از رخشانی و نارویی و … را یارگیری کردند که به فرماندهی شخصی به نام «قادر رخشانی فرزند نورمحمد فرزند عالی» به جنگ اعزام شدند.

این نکته را باید توجه داشت که این مردمان پیش از این خود در استخدام نیروهای نظامی حوزه مرزهای خراسان بودند و حکومت بر اساس شناختی که نسبت به توانایی های آنها داشت این وظیفه را به آنها محول کرد.

سپس این گروه از نیروهای جنگاور بلوچ به حوزه گیلان و مازندران برای شکستن دادن قیام جنگل به رهبری میرزا کوچک خان اعزام میشوند.

پس از استقرار در مقر نظامی نزدیک به خط مقدم جنگ با گیلک ها، بلوچها به این فکر میکنند که گیلک ها برادران ما هستند و ما نباید با آنها وارد جنگ شویم و این برای بلوچها عیب است که با ملتهای برادر خود بجنگند این باعث میشود که نقشه ای طراحی کرده و سپس به دیدار گیلکها بروند.

هنگامی که بلوچها وارد منطقه قیام کنندگان گیلک میشوند، آنها تعجب میکنند که چطور افرادی وابسته به ارتشیان حکومت جرات کرده و وارد کمپ آنها شده اند، سپس آنها را نزد میرزا کوچک خان می برند.

میرزا کوچک خان از آنها پرسید که چرا شما بدینجا آمده اید: قادر بلوچ به نمایندگی از همراهانش پاسخ داد که دولت قاجاریه از ما (بلوچها) دل خوشی ندارد و ما از آنها، و از شما هم همچنین، و اکنون اگر ما با شما بجنگیم چه شما کشته شوید و چه ما این به نفع آنها تمام میشود اما اگر ما با یکدیگر ائتلاف کنیم میتوانیم ترفند دولت برای سرکوب قیام شما را خنثی کرده و آنها را تضعیف کنیم.

اینگونه میشود که نیروهای بلوچ وارد یک ائتلاف سری با نیروهای مقاومت گیلک میشوند و سپس از انبار دولتی به آنها آذوقه و اسلحه میدهند و جنبش گیلک را تقویت میکنند.

و ضمناً بر اساس یک قرارداد تاکتیکی فیمابین بلوچها و گیلکها برای فریب دولت مرکزی به آنها اعلام میکنند که گیلکها تسلیم شدند و اسلحه خود را تحویل دادند و برای باور پذیری حکومت کارهای سمبلیکی انجام میدهند. هدف این بوده که نیروهای گیلک بتوانند از فرصت بهره برده و به سازماندهی بیشتر خود بپردازند.

در همین زمان دولت قاجاریه به گزارشها مشکوک میشود و بازرس هایی برای بررسی چگونگی تسلیم شدن گیلکها می فرستد که بازرسها پس از مراجعه و تحقیق متوجه همپیمانی بلوچها و‌گیلکها میشوند و قصد داشتند که گزارش را به تهران تلکس کنند.

در این هنگام بلوچها مجبور میشوند که افسران بازرس را از بین ببرند تا گزارش به تهران نرسد، و سپس مجبور میشوند پست نظامی را ترک کنند و همه نیروهای بلوچ با هم به سمت مرزهای شمال غربی با روسیه میروند که احتمالا منطقه اذربایجان کنونی یا ارمنستان بوده است، آنجاست که نیروهای نظامی آن منطقه آنها را بازداشت میکنند.

نیروهای ایرانی که به تعقیب آنها بودند بر اساس قانون استرداد، درخواست تحویل بلوچها را میکنند اما در نهایت این اتفاق نمی افتد و قادر بلوچ و همراهانش را به مسکو اعزام میکنند که بعد ۳ سال کار در اردوگاه های کاری در نهایت به ترکمنستان بر میگردند و اقوام خود را پیدا میکنند و مدتی ماندگار میشوند.

(این مقاله نیاز به تکمیل دارد.)
پینوشت:
این مقاله بر اساس اظهارات عبدالله نوه قادر رخشانی نوشته شده و مستند سخنان گل پری همسر قادر رخشانی موجود اند.

همچنین اسناد و سوابق نظامی قادر رخشانی در بایگانی مجموعه ارتش آن دوره موجود می باشد.

جمع آوری و نوشته: کمیته پژوهش و تحقیق سهاب

برچسب‌ها:, , ,