
ژانویه 18, 2023
135 بازدید

تا جایی که حتی شورای شهر زاهدان که مرکز بلوچستان بود، جملگی غیر بلوچ تعیین شدند.حزب اتحاد المسلمین که توسط مولانا عبدالعزیز و مولانا عبدالملک ملازاده و … تاسیس شده بود نگرانی های خود از وضعیت پیش آمده را به خمینی منتقل کرده و خواستار فرستادن نماینده ای از سوی خمینی برای شنیدن مشکلات پیش آمده در بلوچستان شدند، که این ماموریت به ابراهیم یزدی سپرده
شد.تندروهای زابلی و غیر بلوچ از این مساله احساس خطر کرده و پیش از سفر ابراهیم یزدی برای ترور وی در بلوچستان برنامه ریزی کردند تا از این طریق بلوچها را در مواجهه مستقیم با حکومت قرار داده و با استفاده از شرایط پیش آمده دست به کشتار بلوچها زده و کلیه بلوچستان را به دست بگیرند.تندروها با هدایت پنهان سپاه و نیروهای امنیتی در مسجد اهل تشیع مرکز شهر زاهدان جمع شده و برای حمله در روز موعود به عیدگاه و ترور ابراهیم یزدی برنامه ریزی کردند.
قرار بر این شد که سلاح ها توسط زنان وارد عیدگاه شوند و از داخل و خارج برای این برنامه به طور هماهنگ عمل کنند.مولانا عبدالعزیز ملازاده پیشتر با آیت الله کفعمی امام جمعه اهل تشیع در خصوص حضور وی در عیدگاه صحبت کرده بود و قرار بر این بود که با هم به عیدگاه بروند تا این مساله تنش های احتمالی شیعه _ سنی را کاسته و جو پر التهاب انقلابی موجود را کمتر کند.
علیرغم اینکه کفعمی این دعوت را پذیرفته بود اما روز بعد جداگانه به عیدگاه آمد و حاضر به همراهی با مولانا عبدالعزیز نشد که نشانگر خبر دار بودن وی از احتمال رخ دادن واقعه ای در عیدگاه بود.به هر شکل ابراهیم یزدی آمد و هنگامی که به همراه مولانا عبدالعزیز قصد ورود به داخل عیدگاه که پر از جمعیت بود را داشت تیراندازی از داخل و و خارج عیدگاه توسط افراطیون و تروریست های تمامیت خواه آغاز شد.
هراسی در جمعیت افتاد و جلسه بهم ریخت، مولانا عبدالعزیز و یزدی و بقیه چهره ها محل را ترک کردند و امنیت یزدی را بلوچ ها به عهده گرفتند تا بهانه سرکوب را از افراطی ها و حکومت بگیرند.در جریان تیراندازی داخل و خارج عیدگاه دستکم 35 نفر کشته و زخمی شدند.پس از آن بلوچ ها نیز برای دفاع از خود دست به سلاح برده و جو کل شهر زاهدان متشنج شد
و دو جبهه بلوچ سنی و شیعه زابلی و غیر بومی شکل گرفت.تا دو روز در کل شهر خاکریز و سنگر های مختلف جنگ و درگیری رو در رو بود. بلوچ ها از طرفی و عوامل نامشخصی از نیروهای تندرو غیر بلوچ از طرف دیگر.تعداد کشته و زخمی های بعدی مشخص نیست اما به وضوح در آن درگیری حکومت و عوامل آن در جناح تندروها بودند
.
پس از آن تاریخ نیز بلوچها برای همیشه مبغوض حکومت بوده و شدند و دست تندروها برای جولان دهی در بلوچستان باز گذاشته شد و سناریوهای مشابه در مسجد مکی زاهدان، تخریب مدرسه امام اعظم ابوحنیفه، اعدام های دسته جمعی و…تکرار شدند.همه نیروهای امنیتی، انتظامی، سپاهی و … از غیر بومی ها و زابلی های شیعه تندرو شکل گرفتند
و در این مدت تا توانستند کشتند و بردند و برای خود امپراتوری ساختند غافل از آنکه خداوند بر جای حق نشسته و روزی ملت تحت ستم بلوچ بر خواهد خواست و این بار تا حق خود را به طور کامل استیفا نکند در نمی ماند.این چند سطر را نوشتم تا این موضوع مهم به فراموشی سپرده نشود، چون هیچ منبع مردمی را نیافتم که تا پیش از این در این خصوص مطلبی در اینترنت منتشر کرده باشد.حبیب الله سربازی31 فروردین 98
نظرات
ارسال دیدگاه برای این نوشته بسته می باشد.