
چندی پیش خبر دستگیری تنی چند از مدیران منطقه آزاد چابهار در صدر رسانه های داخلی و خارجی قرار گرفت
اگر چه ظاهراً فساد مالی به عنوان انگیزه دستگیری این افراد عنوان شده است اما به نظر می رسد ابعاد ماجرا بسیار پیچیده تر است.
سازمان اطلاعات سپاه به عنوان ارگان مخوف امنیتی اطلاعاتی، ید طولائی در پرونده سازی و دستگیری بی ضابطه افراد دارد.
حمید بقایی ، محمد حسین رستمی و بسیاری از یاران احمدی نژاد و روحانی توسط این سازمان با پرونده سازی دستگیر شده اند .
محمود احمدی نژاد ریاست این سازمان را به عدم تعادل و پرونده سازی متهم میکند.
این سازمان پیشتر نیز با پرونده سازی ، یک زندانی بی گناه به نام مازیار ابراهیمی را به عنوان عامل ترور دانشمندان هسته ای معرفی کرده بود که بعدها با آزادی ابراهیمی مشخص شد اطلاعات سپاه تحت فشار، وی را مجبور به اعترافات تلویزیونی کرده است.
گویا روند پرونده سازی برای مدیران منطقه آزاد نیز از سال گذشته آغاز شده است که در مقطعی به علت فقدان مدارک کافی این سازمان از دستگیری این مدیران امتناع ورزیده است اما روند دستگیری و پرونده سازی با فشار بر دادستان مربوطه مجدد در دستور کار قرار گرفته است
با دستگیری این افراد رسانه های رژیم در اقدامی هماهنگ از خبر دستگیری این افراد اشباع می شود، بلافاصله سازمان اطلاعات سپاه، شکایات و پیگیری های متعدد مردمی را عامل دستگیری مدیران منطقه آزاد معرفی می کند.
هم زمان تعدادی از عناصر وابسته به رژیم در لباس بلوچ، شروع به پایکوبی و شادی می نمایند تا بدین طریق این موضوع مطالبه خود مردم بلوچ تلقی شود و انگیزه های ضد بلوچ پشت این موضوع محو شود.
این روند در دستگیری بسیاری دیگر از مدیران بلوچ تکرار شده بود.
پیشتر افرادی نظیر عبدالقادر پربار ،نظیر هاشمزهی ، محمد رفیع دهواری، عبدالوهاب شهلی بر ، ،شیر علی نارویی ،رشید شیروانی ،ستوده، بلوچی و بیش از نود نفر به اتهام های مشابه با پرونده سازی دستگیر و زندانی شده بودند.
اگر چه سپاه پاسداران کوشید تا دستگیری این افراد را ناشی از اختلاس کلان جلوه دهد اما فعالان سیاسی بلوچ با هوشیاری و صدور بیانیه های مختلف از حقیقت ماجرا پرده برداشته و دستگیری این افراد را نه اختلاس، بلکه انگیزه های سیاسی عنوان کرده اند، انگیزه هایی که می توان آنها را اینگونه بر شمرد
۱.زمینه سازی برای بومی زدایی
دستگیری و اتهام فساد مالی به مدیران بلوچ سبب می شود تا مطالبه پست از جانب نخبه گان بلوچ تحت شعاع قرار گیرد و رژیم به این بهانه که قاطبه نخبه گان بلوچ اختلاس گر و دزد هستند خود را برای عدم جذب انان محق دانسته و جامعه نیز این حق را برای رژیم محفوظ پندارد به همین علت است که این دستگیری ها فقط مدیران بلوچ را هدف قرار داده است و مدیران زابلی از این قاعده مستثنی هستند.
۲.خاموش ساختن مطالبه گری
از طرفی دیگر ،افزایش فشار ها بر مدیران بلوچ و پرونده سازی برای آنها سبب می شود تا مطالبه پست برای نخبه گان بلوچ عملی با ریسک بالا تلقی شود و افراد برای حفظ آبرویشان، کمتر خواهان یک پست سازمانی شود و غیر بومیان به آسانی به این پست ها دست یابند
۳.نخبه کشی
پست هایی نظیر وزیر، استان دار و … همواره بخشی از مطالبات ملت بلوچ بوده است که طی سالیان گذشته به آن بی توجهی شده است؛
پرونده سازی برای نخبه گان بلوچ که پله های ترقی را طی کرده اند سبب می شود تا نوعی خلا در جامعه بلوچستان ایجاد شود و دیگر شخصی که از وزن کافی برای احراز این مشاغل برخوردار باشد کمتر یافت شود.
لذا ترور شخصیتی و فیزیکی نخبگان بلوچ نوعی کودتای خاموش است که از مدت ها قبل آغاز شده است.و جهت مقدمه چینی برای تقسیم استان و البته یک دست سازی حاکمیت صورت می پذیرد که بخشی از آن توسط رد صلاحیت های انتخاباتی،تصادفات ساختگی ، اختلاف افکنی …. صورت پذیرفته و بخشی از آن نیز با اتهام زنی و پرونده سازی در حال اجراست.
لذا فعالان و نیز توده مردم بلوچستان باید هوشیار عمل کرده و با افشاگری توطئههای سپاه در بلوچستان را خنثی کنند
نظرات
ارسال دیدگاه برای این نوشته بسته می باشد.