
کشتار زاهدان، کشتار خاش، کشتار سوختبران، اعدام های گسترده، قتلهای فراقضایی، تجاوز، سرکوب ، بازداشت های فله ای، جلوگیری از امرار معاش، تورم سنگین، بیکاری، نبود اشتغال، ممانعت از رشد در حوزه های مدنی، اقتصادی ، سیاسی، فرهنگی و …از یکجا نشأت میگیرد و آن ذهنیت امنیتی استعماری رژیم علیه بلوچ است.
بلوچستان بارها سر بر آورده و دست به قیام زده است، و خاموش سازی این قیامها و بحران هایی که علیه رژیم رخ دادند یک چالش برای آنها بوده، که عمدتا از طریق متنفذین و سران طوایف رژیم اجرا شده است.
هر کشتار و جنایتی علیه ملت بلوچ زخمی در دلها ایجاد کرده که نتیجه آن بحرانی قوی تر بوده است، و مسلما بحرانهای آتی به سمت براندازی کامل و فروپاشی این رژیم پیش خواهد رفت و این مساله زمان است و آتش خاکستر با سیاست های تفرقه افکنانه دستگاه های اطلاعاتی و نظامی و سپاهی امکان پذیر نیست.
نظرات
ارسال دیدگاه برای این نوشته بسته می باشد.