
ژانویه 26, 2023
158 بازدید

این کشتار پس از مناظره موبدان زردتشتی و مزدک در دربار انوشیروان آغاز شد. هر چه بود به نظر میرسد عدم قناعت شاه با موبدان وی را در یک راه بی بازگشت قرار داد و کارنامه ساسانیان را به یک کشتار دیگر خونین ساخت.
در آن دوره بلوچها عمدتا به دین مزدکی گرویده بودند، و چون کشتار مزدکیان آغاز شد انوشیروان به بلوچها نیز حمله کرده و دست به کشتاری زد که تواریخ مختلفی بدان پرداخته اند. این موضوع هم در شاهنامه فردوسی آمده و هم در تواریخ دیگری چون جورجانی و طبری آمده است.
هر چند فردوسی تلاش کرده روایت بسته وکنگ و مبهمی از قیام بلوچها را علت این واقعه اعلام کند، اما علت العلل و ریشه آن به اعدام مزدک بر میگردد.
در کتاب «کوردگال نامهک» آخوند محمد صالح بلوچ سال ۱۰۷۰ ه.ش نوشته چنین آمده است: «هنگامی که انوشیروان بر تخت نشست او منادی کرد که هر کسی که مزدک بی دین را دستگیر کنند او را جزا خواهد کرد، بعد از این جار مزدک گرفتار شد و او را بقتل رسانیدند و امتیان او را بلا دریغ کشتار کردند. قریب یکصدر هزار نفر از پیرو کاران مزدک بقتل رسانیده شدند چون اکراد بلوچ (بلوچها) دین مزدک را پذیرفته بودند، از آنها قریب دو صد هزار نفر به هلاکت رسیدیدند. روسای اکراد بلوچ (بلوچها) پنجگانه امیر بهرام براخوئی، امیر شاگان زنگنه و امیر زرین ادرگانی و امیر رسوان ماملی و امیر شمبد کرمانی با بقایا افراد طوایف خود -که از این کشتار جان به سلامت بردند- در شعب و گردن های کوهستان توران پنهان شدند، چیزی از سلسله های کوهستان توران سرازیر شده در جلگه های مملکت سندان پناه بردند.
کوردگال نامهک، آخوند محمد صالح، صفحه ۱۵۲)
یکی از شباهتهای که وضعیت بلوچها دوره ساسانیان را با دوره ی جمهوری اسلامی پیوند میزند قتل و کشتار بلوچهاست. در هر دوی این دوره ها قدرت در دست پارسیان است و کنترل حکومت متمرکز است و بلوچستان اختیارات سرزمینی اش را از دست داده است وهمزمان دین بلوچها با دین ساسانیان متفاوت است. در چنین وضعیتی میشود شباهت دوران کنونی با جمهوری اسلامی ایران را شاهد بود، دورانی که بلوچها هم به دلایل نژادی و هم مذهبی تحت ستمی مضاعف به سر می برند.
این در حالی است که بلوچها پیشتر در دوره پارتهای اشکانی صاحبان یک امپراتوری بوده و کل حوزه شرق امپراتوری اشکانی نیز در اختیار سلطنتیشان بود که با گذشت ۵ پادشاه از ساسانیان در نهایت بار دیگر بخاطر مسائل مذهبی و پیوستنشان به مانی مورد تاخت و تاز قرار گرفتند.
شاید احساس تظلمی که در این دوره در بلوچستان شکل گرفت در انگیزه آنها برای پوستن سریعتر به دینی که ساسانیان آن را دوست نداشتند بیشتر مرده بود، و مانی توانست به راحتی پیروان زیادی در بلوچستان به دست بیاورد.
مشابه همین وضعیت را با ورد مسلمانان به فلات ایران مشاهده میکنیم که بلوچها به آنها پیوستند و سیاهسوار بلوچ فرمانده جنگی ساسانی به ابوموسی اشعری پیوست و متفقا بر پایتخت ساسانیان یورش برده و این سلسله که خاطرات تلخی از آن داشتند را برانداختند.
۵ بهمن ۱۴۰۱
حبیبالله بلوچ
برچسبها:انوشيروان, تاريخ اريايى, تاريخ ايران, تاريخ ايرانيها, تاريخ باستان, تاريخ بلوچستان, تاريخ جهان, تاريخ زرتشت, تاريخ كهن, تاريخ معاصر ايران, تندرو, تواريخ, جمعه خونين خاش, جمعه خونين زاهدان, جمهورى اسلامى, دين اسلام, دين زرتشتى, دين مزدكى, زرتشتى, ساسانى, ساسانيان, شاهنامه فردوسى, كشتار ٢٠٠هزار بلوچ, كشتار ٢٠٠هزاربلوچ توسط ساسانيان, كشتار بلوچها, كشتار بلوچها توسط جمهورى اسلامى, كشتار دزاپ, كشتار زاهدان
نظرات
ارسال دیدگاه برای این نوشته بسته می باشد.